تفکری در نظام حکمرانی منابع طبیعی و محیط زیست ایران

نوع مقاله : مقاله ترویجی

نویسنده

دانشجوی دکتری آبخیزداری، دانشکده منابع‌طبیعی، دانشگاه تهران.

چکیده

ایران، خطه‌ای از مادر طبیعت، سیاره ­ی زمین؛ سیاره‌ای که طی میلیاردها سال سرد و گرم روزگار را چشید تا به دوره‌ای به نام دوره هولوسن رسید؛ دوره‌ای که همه چیز را برای حیات ما انسان‌ها مهیا ساخت. ابتدا این طبیعت بود که بقای ما را تعیین می‌نمود، اما پس از گذشت هزاران سال، اکنون این ما هستیم که بقای طبیعت را تعیین می‌نماییم. این مادر مهربان، فرزندان خود یعنی ما انسان‌ها را پرورد و به کمال کنونی رساند، اکنون این مادر پس از زخم‌هایی که در پی بزرگ کردن ما متحمل گردید، نیازمند تیمار و نگهداریست. در عصری به نام عصر آنتروپوسین یا عصر انسان‌ها، سیاره­‌ی زمین مرزبندی شد، این ذات انسان بود که گروه‌های اجتماعی تشکیل داده و بر اصول و سنت‌های خود پایبند باشد. این گروه‌بندی باعث به وجود آمدن مرزهای ملی و ایجاد سیاست‌های ملی‌گرایانه شد. در گذر رشد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی ما انسان‌ها، طبیعت بیش از پیش تحت‌­تاثیر قرار گرفته و رو به زوال رفت. این رشد و تاثیرات بر سیاره‌­ی زمین باعث به وجود آمدن عصری به نام عصر آنتروپوسین شد. در نتیجه مرزهای سیاره‌ای 9 گانه مانند تغییر اقلیم، جریان‌های بیوشیمیایی، تغییرکاربری اراضی، جامعیت زیست‌کره و غیره به وجود آمدند که در حال حاضر یعنی دهه دوم قرن 21 میلادی، از این 9 مرز سیاره‌ای 4 مرز از حالت ایمن خارج شده و به حالت بحرانی برای بقای انسان و طبیعت رسیده است. شاید بگویید این دلیلی برای ادامه دادن با بحث ایران نیست، اما مقدمه را با این جمله به پایان می‌رسانم که در عصر جهانی شدن، ما هنوز در تضمین بقای ایران خود ناکام مانده‌ایم؛ اما این بدان معنا نیست که دید خود را تنها به مسائل ملی کاهش داده و مرزهای سیاره‌ای را فراموش کنیم، لذا این تنها شروعی خواهد بود جهت شناخت بهتر خود و سپس گام نهادن در کنشی فراملی برای سیاره­‌ی ما "زمین". اگر به عنوان یک متفکر سیستمی به سیستم کنونی حکمرانی کشور ایران نگاهی بیاندازیم، دید بسیار عمیقی نسبت به وضعیت منابع‌طبیعی ایران پیدا خواهیم نمود. ابتدا بگذارید مروری گذرا بر تاریخ سیستم کنونی حکمرانی ایران بیاندازیم، سپس از دیدگاه سیستمی دوباره آن را بازخوانی نماییم.